آیا سنگ اول نظام سلامت کج گذاشته شده است؟!
یکی از مشکلات اصلی که نظام سلامت با آن دست به گریبان است ، مشکلات ساختاری است که نه تنها در این مجموعه وجود دارد بلکه در سایر نظام های کشور نیز دیده می شود . اگر قواعد و مقرراتی که وضع می شود صحیح باشند و به طور درست اجرا شوند و گذشته از آن قدرت بازدارندگی خود را نیز داشته باشند می توان انتظار داشت که این أمر تا حدودی مرهمی بر مشکلات ساختاری آن نظام باشد .
وقتی که سیستم حرکت منوط به قواعد و ساز و کارها باشد حتی اگر افرادی که زمام أمور را به دست می گیرند افرادی نا لایق باشند نمی توانند از حرکت سیستم جلوگیری کنند کما اینکه ما در اروپا دیدیم با وجود افراد نا کارامدی که روی کار آمدند از سرعت پیشرفت کاسته نشد . مجموعه ای که خواهان پیشرفت است باید رفتار انسان ها را با استفاده از عوامل بازدارنده کنترل کند ، عواملی که با قانون گذاری کمک شایانی به آن مجموعه می کنند . زمانی که می بینیم این سیستم صنف ها را در برابر هم قرار می دهد و روز به روز به این اختلاف ها دامن می زند نباید انتظاری جز این داشت که این ضربه را کل نظام ببیند .
وقتی که دیده می شود تقریبا کل نظام سلامت از پزشکان پر شده است و هر روز با بهانه های بنی اسرائیلی به نحوی تصمیمات خود را به نفع سازمان نظام پزشکی می گیرند . آیا با این وجود باز هم باید انتظار داشت که مردم حلاوت پیشرفت های پزشکی را بچشند ؟ آیا تداوم درمان های القایی و زیر میزی ها ، خود سیستم را رو به زوال نمی کشاند ؟ شاید مجموعه بتواند با کفر به حیات خود ادامه دهد ولی با ظلم دیری نخواهد پایید که از هم بپاشد و دود آن در چشم کسانی رود که این شرایط را ایجاد کردند . وزارت بهداشت نباید اسیر تصمیم های یک طرفه ی صنف شود ، چرا که رسالت اصلی او رسیدگی به مردم است نه تداوم رفع نیاز های یک گروه خاص .
شاید پزشکان به خاطر قدرت و علم و نبود نیروی جایگزین در کشور ما جایگاه بالایی داشته باشند و دارای قدرت حقیقی باشند ولی نباید جریان را به گونه ای پیش ببرند که حقوق مردم پایمال شود تا جایی که برخی پزشکان منصف با صراحت تمام بر آن صحه می گذارند . وقتی که ما به عده ای خاص به طریقی امکانات می دهیم که هم مربی اند هم بازیکن و هم داور ، یقینا در این میان حقی پایمال خواهد شد .
وقتی که بیمه های پایه ، که یکی از اساس های اصلی سلامت مردم هستند ، نادیده گرفته شوند انتظاری نیست که مشکلات نظام سلامت به راحتی حل شوند . نباید با کاهش قدرت بیمه های پایه و افزایش قدرت بیمه های تکمیلی روز به روز مسیر را به سمت متضرر شدن قشر ضعیف جامعه پیش برد.
این حرکت خزنده ای که در این سیستم ایجاد شده است و روز به روز مردم را بیشتر تحت الشعاع قرار می دهد ، قطعا باید با ساز و کار های محکم و بازدارنده متوقف شود چرا که با این روند رو به رشد دائما به حق مردم اجحاف شده و این خلاف اساس تشکیل این مجموعه بوده است .